پرش به محتوا
ورزشکار، برادر بزرگتر، بازمانده از جراحی تروما

در سال ۲۰۲۳ زندگی تانیش برای همیشه تغییر کرد. یک تصادف غم‌انگیز باعث شد این نوجوان اهل منطقه خلیج سانفرانسیسکو برای زندگی‌اش بجنگد، اما این حادثه همچنین به او درک قابل توجهی از آنچه که بیشترین اهمیت را دارد، داد. 

قبل از حادثه، تانیش یک دانش‌آموز دبیرستانی پرکار و فعال بود که شغلی داشت، در فوتبال عالی بود و نمرات بالایی در مدرسه می‌گرفت. او در حال آماده شدن برای ورود به دانشگاه برای ادامه تحصیل در رشته مهندسی مکانیک بود. 

سپس، در یک روز بارانی سرنوشت‌ساز در ۱۹ دسامبر ۲۰۲۳، در طول امتحانات نهایی و درست قبل از تعطیلات، همه چیز تغییر کرد. دوستش او را از مدرسه برداشت تا ناهار بخورد. تانیش در صندلی جلو نشست. در راه، دوستش کنترل ماشین را از دست داد. آنها به یک درخت برخورد کردند و سقف ماشین خرد شد و جمجمه تانیش شکست. 

هما، مادر تانیش، می‌گوید: «تصادف خیلی عجیبی بود. راننده و دوست دخترش که در عقب نشسته بود، بدون هیچ آسیبی از محل حادثه دور شدند، اما تانیش جراحات شدیدی برداشته بود که جانش را تهدید می‌کرد.» 

با توجه به جراحات وخیم او، امدادگران تانیش را به نزدیکترین مرکز درمانی منتقل کردند.مرکز ترومای کودکان سطح یک، که بودبیمارستان کودکان لوسیل پاکارد استنفورد. 

تانیش می‌گوید: «من خیلی خوش‌شانس بودم که تیم پزشکی مرا به بیمارستان کودکان پکارد، یکی از بهترین بیمارستان‌های جهان، آورد.» 

دریافت مراقبت‌های پیشرفته نوروتروما در بیمارستان کودکان استنفورد 

دکتر کلی ماهانی، جراح مغز و اعصاب کودکان، هشدار تروما در آن سه‌شنبه قبل از کریسمس را به یاد می‌آورد. او به یاد می‌آورد که پس از اینکه او و تیمش تانیش را معاینه کردند و برای تثبیت آسیب مغزی او تلاش کردند، مجبور شدند به خانواده‌اش بگویند که تیم پزشکی مطمئن نیست تانیش زنده بماند. 

دکتر ماهانی می‌گوید: «شب سختی در بخش مراقبت‌های ویژه بود و ما سعی کردیم مراقبت‌های پزشکی از او را بهینه کنیم، اما حالش واقعاً رو به وخامت بود. ما مطمئن نبودیم که زنده بماند.» 

یک تیم مراقبتی بزرگ متشکل از بیش از ۳۰ متخصص مغز و اعصاب و تروما، از جمله دکتر ماهانی، برای مراقبت از تانیش گرد هم آمدند.دکتر لورا پرولو، PhD، جراح مغز و اعصاب کودکان؛دکتر استفانی چائو، جراح اطفال؛ و از همه مهم‌تر، متخصص بسیار متخصصمراقبت‌های عصبی کودکانتیم - یکی از اولین‌ها در کشور و یکی از معدود تیم‌ها در کالیفرنیا، یک عضو حیاتی برای دستیابی به یک نتیجه عصبی ایده‌آل. متخصصان ازجراحی پلاستیک کودکاننیز حضور داشتند، زیرا تانیش شکستگی‌های پیچیده‌ای در صورتش داشت. 

یکی از بزرگترین تهدیدها علیه زندگی تانیش، افزایش فشار مغز ناشی از ضربه شدید به سر او بود. دکتر ماهانی می‌گوید: «اگر فشار مغز خیلی بالا برود، جریان خون طبیعی به مغز مختل می‌شود و بیمار را در معرض خطر آسیب ثانویه مغز، سکته مغزی یا فتق قرار می‌دهد که منجر به مرگ می‌شود.» 

او آماده بود تا یک عمل جراحی اورژانسی برداشتن فشار از جمجمه (کرانیکتومی) انجام دهد.جراحی مغز و اعصاببرای برداشتن استخوان و باز کردن جمجمه و نمایان شدن مغز، که به آن اجازه می‌دهد در فضای باز متورم شود و فشار را کاهش دهد. اما تانیش برای جراحی نیاز به ثبات بیشتری داشت. 

او می‌گوید: «ما برای پیگیری فشار مغزش، دستگاه مانیتورینگ فشار داخل جمجمه را به او وصل کردیم و یک درن بطن خارجی برای تخلیه مایع مغزی نخاعی و کاهش فشار قرار دادیم.»می کازازا، c-ACPNPبا تیم نوروکریتیکال. «ما تقریباً از هر نوع [نوعی از]تجهیزات تخصصی مغز و اعصابما داشتیم. 

«مرکز ترومای کودکان سطح یک ما چندرشته‌ای است و یکی از تنها پنج مرکز در کالیفرنیا می‌باشد.»دکتر استفانی دی چائو،مدیرمرکز ترومای کودکان. 

از عدم عملکرد مغز به تکان خوردن انگشت شست 

صبح روز بعد از تصادف، تانیش هیچ نشانه‌ای از عملکرد مغزی نشان نمی‌داد. دکتر ماهانی با والدین او در مورد گزینه‌هایشان صحبت کرد. آنها ابراز تمایل کردند که تیم پزشکی هر کاری از دستشان برمی‌آید برای نجات تانیش انجام دهد، حتی اگر این به معنای زنده ماندن او در حالت کما باشد. 

کاترین آلوارز، دستیار پزشک می‌گوید: «به عنوان یک تیم تروما، اولویت ما گفتگوهای صادقانه با خانواده‌ها در مورد میزان آسیب‌دیدگی فرزندشان در ساعات اولیه است، در حالی که تمام تلاش خود را می‌کنیم. ما همیشه می‌خواهیم خانواده‌ها در مورد مراقبت از فرزندشان تصمیمات آگاهانه‌ای بگیرند.» 

دکتر ماهانی می‌گوید: «خانواده تانیش حتی در شوک، در مورد تصمیمات مراقبتی بسیار با ملاحظه بودند.» 

با روشن شدن خواسته‌های والدین، تیم پزشکی تصمیم گرفت آرام‌بخش تانیش را قطع کند تا ارزیابی عصبی بهتری انجام شود. اگر او علائمی از عملکرد ساقه مغز نشان می‌داد، برنامه آنها این بود که عمل جراحی جمجمه‌برداری را انجام دهند. همه برای چند ساعت نفس خود را حبس کردند. 

کاسازا می‌گوید: «من هر ۲۰ دقیقه او را چک می‌کردم و چند ساعت بعد دیدم که انگشت شست راستش را تکان می‌دهد. همین برای ما کافی بود تا بگوییم که احتمالش وجود دارد.» او همچنین واکنش مردمک چشمش را بررسی کرد و کمی فعالیت دید. «با پزشکان صحبت کردم و گفتیم، 'بیایید شروع کنیم!'» 

دکتر ماهانی، تانیش را برای عمل جراحی جمجمه‌برداری به اتاق عمل آورد. او به همراهدکتر روهیت خوسلا، FACSجراح پلاستیک کودکان، که از او درخواست کرد که عمل کرانیکتومی را با برش دو تاجی انجام دهد - برشی که به سمت پشت جمجمه تانیش متمایل باشد تا پیشانی و صورت او را برای جراحی پلاستیک آینده حفظ کند. سپس محل برش‌های بعدی روی پوست سر تانیش را مشخص کرد. 

دکتر خوسلا می‌گوید: «اگرچه مطمئن نبودیم که تانیش زنده می‌ماند یا نه، می‌خواستیم مطمئن شویم که برای عمل جراحی بعدی برای ترمیم شکستگی‌های پیچیده صورت و سینوس پیشانی او، همه در یک عمل، آماده هستیم.» 

همه این اتفاقات در ۲۴ ساعت اول مراقبت رخ داد. 

کشف یک چالش غیرمنتظره - آنوریسم مغزی 

در مسیر جراحی کرانیکتومی، تانیش تحت آنژیوگرافی توموگرافی کامپیوتری (CTA) قرار گرفت، که در آن از رنگ به همراه سی‌تی‌اسکن برای ایجاد تصویری از رگ‌های خونی و بافت‌های مغز استفاده می‌شود. 

«اینجا بود که ما یک آسیب روحی را تشخیص دادیم.»آنوریسم مغزیدکتر ماهانی می‌گوید: «(یک شریان مغزی متورم) که پاره شده بود. بعد از جراحی، با رادیولوژی مداخله‌ای عصبی تماس گرفتم تا از آنها بخواهم آنوریسم را محکم کنند. آنها او را همان شب بردند و به همین دلیل، او هنوز زنده است.» 

دکتر رابرت داد، دکترا، جراح مغز و اعصاب عروق مغزی و رادیولوژیست مداخله‌ای عصبی، این عمل را انجام داد. تیم او توانست با قرار دادن یک کویل پلاتینی کوچک در آنوریسم، خونریزی را متوقف کند.رادیولوژی مداخله‌ای عصبیبیمارستان کودکان استنفورد جدیدترین ابزارها و روش‌های کم‌تهاجمی را با پزشکانی که در درمان بیماری‌های عصبی عروقی از طریق رویکرد اندوواسکولار تخصص دارند، ارائه می‌دهد. 

دکتر ماهانی می‌گوید: «بسیاری از بیمارستان‌های عمومی، حتی بسیاری از بیمارستان‌های کودکان پیشرو، به رادیولوژیست‌های نوروا-اینترونشنال دسترسی ندارند، بنابراین این واقعیت که ما این مراقبت‌های تخصصی را ارائه می‌دهیم و تیم‌های ما از نزدیک با هم همکاری می‌کنند، به این معنی است که ما توانستیم مراقبت‌های تانیش را به موقع دریافت کنیم، که بسیار مهم بود.» 

آنوریسم در زمان حادثه ایجاد شده بود. بخشی از استخوان جمجمه تانیش بالا رفته و یک شریان را پاره کرده بود. به همین دلیل است که پرونده ترومای او فوق‌العاده پیچیده بود و تا حدودی به همین دلیل است که او به این همه عمل جراحی نیاز داشت. 

دکتر ماهانی می‌گوید: «این اتفاق کاملاً غیرمعمول است. ما آن را در جراحات زمان جنگ می‌بینیم، اما چیزی نیست که اغلب در تصادفات آسیب‌زا ببینیم.» 

قبل از انجام عمل کویل، تانیش ملاقات‌کنندگان مهمی داشت - دو دوست صمیمی‌اش، از جمله راننده ماشین در زمان تصادف. در نمایشی شگفت‌انگیز از لطف، والدین تانیش، هما و مانجو، آنها را به داخل دعوت کردند. با اینکه او نمی‌توانست پاسخ دهد، راننده توانست بگوید: «متاسفم، تانیش.» 

کاساتزا می‌گوید: «برای من لحظه‌ی بسیار مهمی بود. والدینش سعی می‌کردند پسرشان را تا صبح بیدار نگه دارند، به دوستانش می‌گفتند اشکالی ندارد، از این شرایط عبور می‌کنیم و چقدر بخشش نشان می‌دادند.» 

یک مانع دیگر در مسیر بهبود 

 با وجود جراحی و پیچ خوردن آنوریسم، فشار مغز تانیش روز بعد به طور غیرمنتظره‌ای بالا ماند و او همچنین دچار اسپاسم عروقی شد. دکتر داد نگرانی خود را در مورد لخته شدن خون ناشی از پارگی آنوریسم ابراز کرد. او از تیم جراحی مغز و اعصاب خواست که آن را با جراحی بردارند. 

دکتر ماهانی همان روز تانیش را دوباره به اتاق عمل برد تا با انجام عمل آندوسکوپی لخته را تخلیه کند، که به او کمک کرد پس از یک شروع سخت، در مسیر بهبود قرار گیرد. او می‌گوید: «پیشرفتی که او داشته قابل توجه است. در طول کریسمس از خانواده‌ام خواستم برایش دعا کنند و وقتی برگشتم و خبر بهبودی‌اش را شنیدم، احساس کردم معجزه کریسمس بوده است.» 

جراحی بعدی برای ترمیم شکستگی‌های صورتش 

در طول یک ماه بستری در بیمارستان کودکان استنفورد، تانیش همچنان در حال بهبودی بود. فشار مغزش پایین آمد و هر روز بیشتر از خواب بیدار می‌شد. او به اندازه کافی پایدار بود تا بتواند یک جراحی حیاتی دیگر انجام دهد - یک جراحی مغز و اعصاب ترکیبی برای بستن فلپ جمجمه‌اش که از عمل جراحی کرانیکتومی به جا مانده بود و جراحی پلاستیک برای ترمیم شکستگی‌های صورتش. 

دکتر خوسلا می‌گوید: «او شکستگی‌های گسترده‌ای داشت. پیشانی، قسمت میانی صورت، اطراف حدقه چشم‌ها و بینی‌اش به چندین قطعه شکسته و از جمجمه‌اش جدا شده بودند. خوشبختانه، فکش سالم ماند.» 

The جراحی پلاستیک کودکانتیم جراحی کودکان استنفورد متخصص جراحی صورت هستند و تکنیک‌های بسیار پیشرفته‌ای از جمله جراحی‌های میکروسکوپی ترومای صورت (انتقال بافت) و برنامه‌ریزی جراحی سه‌بعدی با هدایت رایانه و موارد دیگر را ارائه می‌دهند. 

دکتر خوسلا می‌گوید: «ما تجربه زیادی در زمینه آسیب‌های صورت داریم و می‌دانیم چگونه صورت‌ها را به هم پیوند دهیم. در جراحی، تیم ما استخوان‌های او را در یک راستا قرار داد و با استفاده از صفحات و پیچ‌های تیتانیومی آنها را در کنار هم نگه داشت. ما توانستیم به برآمدگی و تقارن تقریباً طبیعی صورت دست یابیم.» 

به لطف مهارت‌های استثنایی دکتر خوسلا و برنامه‌ریزی دقیق او در آن روزهای غیرقابل پیش‌بینی اولیه، هیچ‌کس هرگز متوجه آسیب‌دیدگی صورت تانیش نشد. 

دکتر خوسلا اضافه می‌کند: «نکته خاص در مورد بیمارستان کودکان استنفورد این است که ما همیشه در دسترس یکدیگر هستیم و بدون هیچ تردیدی در مورد همکاری یا برنامه‌ریزی مشترک در رشته‌های مختلف با هم صحبت می‌کنیم و این موضوع در مراقبت از تانیش به طور یکپارچه عمل کرد.» 

 پس از بهبودی در بیمارستان کودکان استنفورد، تانیش برای درمان‌های توانبخشی گسترده به بیمارستانی نزدیک‌تر به خانه منتقل شد و یک ماه دیگر را در آنجا گذراند. بعداً، او درمان را در خانه و سایر مراکز نزدیک ادامه داد. 

یه زندگی جدید و یه ثانیه هم هدر ندادن 

تانیش می‌گوید: «هر روز از خواب بیدار می‌شوم و به پدرم می‌گویم، 'امروز بهترین روز زندگی من است!' من هر روز بهتر می‌شوم، و حتی اگر فقط کمی بهتر شده باشم، بیشتر از روز قبل است. وقتی به بدترین حالت ممکن می‌رسی، همه چیز رو به بهبود است و هر روز، بهترین روز زندگی من است.» 

تانیش قبل از تصادف، نوجوانی مصمم و مهربان بود، اما حالا این ویژگی‌ها در او بسیار قوی‌تر و با وضوحی بی‌نظیر در وجودش پدیدار شده‌اند. «این تصادف باعث شد بفهمم چقدر خوش‌شانسم و به من کمک کرد بفهمم چه چیزی در زندگی مهم است - خانواده نزدیک و دوستان.» او همچنین از متخصصان پزشکی فداکار که خستگی‌ناپذیر او را در دوران سخت راهنمایی کردند، بسیار سپاسگزار است. 

او از اینکه خانواده‌اش از دور و نزدیک برای کمک به او آمده بودند، بسیار تحت تأثیر قرار گرفت. آنها به بیمارستان کودکان استنفورد آمدند و تمام اتاق انتظار طبقه او را پر کردند. او همچنین از دیدارهای مکرر جامعه مدرسه‌اش، از جمله مدیر، رئیس مدرسه، معلمان و مربیان، دلگرم شد. تانیش می‌گوید: «آنها در طول تعطیلات زمستانی و حتی زمانی که مدرسه‌ای برای اداره داشتند، می‌آمدند. هر روز یکی از اعضای مدرسه آنجا بود.» 

پس از ماه‌ها توانبخشی، تانیش برای سال آخر دبیرستان به مدرسه بازگشته و بیش از پیش روی تحقق رویای خود برای تبدیل شدن به یک مهندس مکانیک و کارآفرین با امید کمک به افراد دارای معلولیت تمرکز کرده است. او بار دیگر به دانشگاه فکر می‌کند و با انعطاف‌پذیری و سرسختی خود، ترم از دست رفته را جبران کرده و انتظار دارد به موقع فارغ‌التحصیل شود. دیدگاه مثبت او سازش‌ناپذیر است و لبخند همیشگی‌اش مسری است. 

 او می‌گوید: «من برگشته‌ام و می‌خواهم از هر نظر - از نظر ذهنی، احساسی و جسمی - بهتر از قبل از تصادف باشم.» 

تانیش و خانواده‌اش درد و رنج باورنکردنی را تحمل کردند، اما او حتی به آن اشاره هم نمی‌کند. او با راهنمایی و آموزش برادر کوچکتر و تیمش، راه‌های جدیدی برای لذت بردن از ورزش مورد علاقه‌اش، فوتبال، پیدا می‌کند. 

مانجو می‌گوید: «تانیش از نظر جسمی رنج کشید، اما نتیجه این شد که او انسان بهتری شد. حس قدردانی، هدف و شفافیت او عمیق است.» 

تانیش برای بزرگداشت اولین سالگرد چیزی که او آن را تولد دوباره‌اش پس از تصادف می‌نامد، و برای تشکر از بیمارستان کودکان استنفورد، یک کمپین جمع‌آوری کمک مالی تعطیلات به نام «دستان یاری‌رسان!» را از طریق بنیاد دانشجویان استنفورد برای نیکوکاری برای بیماران خردسال راه‌اندازی کرد. «من می‌خواهم آگاهی‌بخشی کنم و همدلی را برای کسانی که به مراقبت‌های ویژه نیاز دارند، به اشتراک بگذارم و از مردم دعوت می‌کنم تابه من بپیوندیداو می‌گوید: «اینطور نیست؟» 

یکی از لحظات برجسته برای خانواده و تیم بیمارستان کودکان استنفورد، ملاقات خانواده با بخش مراقبت‌های ویژه (ICU) برای تشکر بود. هما می‌گوید: «دیدن اینکه کارکنان بیمارستان با دیدن تانیش که روی پاهایش ایستاده بود، بسیار متاثرکننده بود، حتی برخی از آنها اشک می‌ریختند.» او به یاد می‌آورد که به طور اتفاقی با دکتر ماهانی برخورد کرد، کسی که تانیش او را ابرقهرمان خود می‌نامد. 

هما می‌گوید: «دکتر ماهانی فوق‌العاده متمرکز و خونسرد است، اما آن روز وقتی ما را دید احساساتش را نشان داد. گفت: «شما روز من را ساختید، ملاقات با شما!» و من از شدت ناراحتی گفتم: «شما زندگی ما را ساختید، دکتر.» 

 این مقاله در ابتدا در [لینک] ظاهر شد زندگی سالم‌تر و شادتر، وبلاگ سلامت کودکان دانشگاه استنفورد مدیسین. 

 در ۲۱ ژوئن، تانیش در میان قهرمانان بیمار دوی تابستانی ۲۰۲۵ خواهد بود که در جشنواره دوی ۵ کیلومتری، جشنواره شادی کودکان و جشنواره خانواده مورد تقدیر قرار خواهند گرفت. لطفاً به ما بپیوندید تا از خانواده‌های شگفت‌انگیزی که در بیمارستان کودکان لوسیل پاکارد استنفورد تحت مراقبت قرار گرفته‌اند و تیم‌های پزشکی فوق‌العاده‌ای که همه این‌ها را ممکن می‌سازند، تجلیل کنیم.  

fa_IRفارسی